هوش مصنوعی در آموزش تاریخ؛ فرصت یا تهدیدی برای حافظه تاریخ.

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

چکیده

این مقاله با تکیه بر چارچوب نظری بازنمایی فرهنگی (استوارت هال) و مکان‌های حافظه (پی‌یر نورا)، به بررسی تعارض میان روایت‌های تولیدشده توسط AI و حافظه فرهنگی دبیران تاریخ در مدارس ایران می‌پردازد. روش‌ها‌: روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون قیاسی‌ـ‌استقرایی است. داده‌ها شامل تحلیل محتوای پاسخ‌های GPT به پرسش‌های تاریخی و مصاحبه با معلمان در پنج استان کشور (یزد، فارس، قم، خراسان، گیلان) است. یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهد که روایت‌های الگوریتمی، به‌دلیل اتکا به الگوهای آماری و منابع غالب، دارای ساختاری تقلیل‌گرا، بی‌زمینه و حافظه‌زدوده هستند. در مقابل، معلمان با بهره‌گیری از حافظه زیسته، روایت‌های چندصدایی، و بازاندیشی انتقادی، به مقاوم‌سازی آموزش تاریخ در برابر این محتواها می‌پردازند. این مقاومت‌ها در قالب کنش‌هایی چون چندروایتی‌سازی پرسش‌ها، بازخوانی محلی، و تلفیق روایت‌های خانوادگی با متن درسی شکل می‌گیرد. پژوهش نشان می‌دهد که نسبت میان تاریخ، حافظه و فناوری، عرصه‌ای گفتمانی است که نیازمند تحلیل فراتر از سطح ابزار است و نقش دبیر، همچنان به‌عنوان کنشگر حافظه‌ای، در خط مقدم این مواجهه باقی می‌ماند. نتیجه‌گیری: تحول فناوری‌های هوش مصنوعی، به‌ویژه مدل‌های زبانی نظیرChatGPT، نه‌تنها نظام‌های آموزشی را متأثر کرده؛ بلکه شیوه‌های روایت تاریخی را نیز دستخوش بازتعریف ساخته است. از این رو شرایط بکار بردن دانش این حوزه در آموزش بیشتر لحاظ کردد

کلیدواژه‌ها