آموزش و تدریس تاریخ در دانشگاههای کشور با چالش های ساختاری و عملکردی متعددی مواجه است. از یک سو بی توجهی نظام دانشگاهی به تدریس به مثابه مهم ترین مقوله در آموزش و توجه افراطی به پژوهش موجب بروز نوعی بی انگیزگی در اساتید نسبت به تدریس شده و از سوی دیگر تدریس تاریخ در مدارس و حتی دانشگاهها غالبا به روش سنتی و شیوه سخنرانی صورت میگیرد که این امر فاقد هر نوع تحولی است. این امر ریشه در عوامل مختلفی دارد که شناسائی آن ها نیاز به پژوهش عمیق دارد. سئوالاتی که دراین پژوهش مطرح میشود اینست که آموزش و تدریس تاریخ در دانشگاه های ایران با چه چالشهایی مواجه است؟ برای رفع چالش های تدریس و آموزش تاریخ چه راهکارهایی وجود دارد؟ برای پاسخ به این پرسش ها با روش تاریخی و کتابخانه ای و بررسی شواهد عینی این نتیجه حاصل آمد که اولویت پژوهش نسبت به تدریس در دانشگاهها و غلبه شیوه های سنتی تدریس از مهم ترین عوامل عدم تحول آموزش و تدریس تاریخ در دانشگاههای کشور است و برای برون رفت از این امر باید روش ها و ابزارهای نوین آموزش و تلاش برای ارتقای سطح فهم و تفکر تاریخی در دانشجویان مورد توجه قرار گیرد و در قوانین و نظام نامههای آموزشی دانشگاهها بازنگری با هدف ارتقای جایگاه آموزش و تدریس صورت گیرد