انقلاب سفید (1342- 1357) مجموعهای از برنامههای اصلاحی بود که به طور فراگیر تمام جنبههای زندگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعۀ ایران را در بر میگرفت. یکی از برنامههای این اصلاحات، انقلاب اداری و انقلاب آموزشی بود که در راستای گسترش و تحول نظام آموزشی تصویب شد. در این راستا پژوهش حاضر بر آن است با رویکرد توصیفی - تحلیلی و بهرهگیری از داده های آماری گسترش مراکز آموزش عالی و چالشهای درونی ناشی از این اصلاحات را در دوره زمانی مذکور مورد بررسی قرار دهد. دستاورد این پژوهش حاکی است که به موازات رشد کمی مراکز آموزش عالی و به تبع آن گسترش قابل توجه قشر تحصیلکرده، به دلیل تعارضات و چالشهایی که بین دانشگاهیان و حکومت وجود داشت، اقشار تحصیلکرده جایگاه درخور توجهی در مشارکت سیاسی و اجتماعی به دست نیاورند. به همین دلیل علیرغم تلاش حکومت برای جذب و کنترل دانشگاهیان، این گروه به مخالفت با رژیم پهلوی پرداختند.